بسم الله الرحمن الرحیم
ولایت کمال رسالت است. رسالت بی ولایت موجودی ناقص الخلقه است. حجت الهی بر این معنا که “الیوم اکملت لکم دینکم” صدق این ادعاست. ولایت میوه و ثمرۀ رسالت است و شجرۀ رسالت چنانچه بارور و بالنده شود و به بار بنشیند بی شک میوه ای بهتر از ولایت نخواهد داشت و تصدیق بالندگی و پویایی رسالت همین ولایت است که دنباله و ادامه مسیر رسالت محسوب میگردد و لذا این دو جدائی ناپذیرند که حضرت ختمی مرتبت که سلام و تهیّت الهی بر او باد ، سخن نهایی و کلام خاتم را در حدیثِ ثقلین به نکویی ترسیم نمود که « انّی تارکٌ فیکم الثِّقلَین کتاب اللهِ و عترتی » که چون کتاب را محصول رسالت متصور شویم ، عترت همان ولایت است در همه ابعادش و همه گستره اش و همۀ اهمیتش که چون مهم است ، راهگشاست ، حجت است و تکامل زاست. نه در یک فرد و نه یک زمان خاص محصور نمی شود بلکه ، هم عرض دارد و هم طول دارد و هم عمق. چون وظیفه ولایت نهادینه سازی و تثبیت رسالت است پس هم گستره دارد و هم عمق. ارزشهای نظری رسالت باید تبیین شوند ، تاؤیل شوند ، تفسیر شوند تا تعمیق یابند و ریشه ها در عمق تثبیت شوند.
با رسالت باب معرفت ربوبی گشوده می شود اما برای آنکه آگاهانه و هوشیارانه به آن ورود نمود و در دریای بیکران این معرفت غواصی کرد ، باید از ولایت مدد گرفت و همپای او و در هدایت روشنی بخش او ، تشنه جان خویش را از زلال معرفت الهی سیراب ساخت.
در فیض بخشیِ دورانِ حیاتیِ رسالت ، فقط رسول ابلاغ می کند و در ابلاغ دعوت می کند تا سخن الهی به جان انسانها فرو نشیند ، لکن در دوران پرفراز و نشیبِ ولایت ، رسالتِ چگونگی و چیستی و چرایی آن و اینکه این مفاهیم کلامی و نظری چگونه در حیات انسانی جاری و ساری میگردند ، در سیرۀ نظری و عملیِ ولی تبیین و حتی تشریع و رمزگشایی می شود و همچون یک راه حل در پیش روی همگان قرار می گیرد و مسیر کاملاً شفاف و تابناک ، ما را به گام نهادن در آن دعوت می کند.
پس منزل اول ، ساکن شدن در قرارگاهی ست که براساس حجت های عدیده و مباحث و مستدلات و مستندات لاتعد و لاتحسی ، رسالت را الزاماً و ضرورتاً به ولایت نیازی تکمیلی و تکوینی ست و فراغت و جدایی بین این دو ناممکن و نابخردانه است.
و اما معنای دیگر این که چه کس را یارا و توان غور در این وادی عظیم جز ولی خدا ؟ رسول برگزیده است از جانب حقتعالی و ولی نیز این چنین است ؛ چرا که در مسئولیت و سکانداری این کشتی عظیم هر دو رهپوی یک حقیقتِ روشن هستند. آیا محتوای روشن و بدیهی آیه ی کریمه فرقان یعنی « أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » حقیقتی غیر از این نکته کلیدی و ناب را تداعی می کند که اطاعت خدا و اطاعت رسول و اطاعت ولی امر یکی ست و تکذیب یکی تکذیب دیگری ست و اگر در برابر این نص صریح و لایتغیر سر تسلیم فرود آوریم دیگر اجتهاد فردی معنا ندارد. ولایت در همه حال ولایت الهی است که گاه در ولایت رسول در شکل رسالت متجلی ست و گاهی ولایت ولی معصوم که در شکل امامت ایفای مسئولیت مینماید و گاهی در غیبت ولی معصوم ، ولایت فقیه است. در شکل و فرم متفاوت اما در محتوا و وظیفه یکسان.
ولایت چه ولایتِ رسول باشد ، چه ولایتِ امام باشد چه ولایتِ فقیه امری الهی ست و ثمره و نتیجه آن ولایت الهی ست بر مردم و لذا رسول بصراحت اذهان را بیدار میسازد که از خود چیزی نمی گوید بلکه سخن سخنِ خداست ، تکلیف تکلیفِ الهی ست و باز اتمام حجت دارد که هر چه با اصول کتاب سازگاری ندارد مطرود و مردود است ، از هر که و هر چه میخواهد باشد. آنهایی که منکر نص کتاب شدند و غدیر که سرفصل کتاب قطور ولایت است را تا حد یک تعارف محبت آمیز و ابراز علاقه شخصی رسول به دامادش تنزل دادند ، خدا و رسول خدا را اطاعت نکردند و ولایت خدا و رسول که همان رسالت است را کتمان کردند که هنوز که هنوز است نقصان و این کمبود و این نیمه گمشده ی اسلام راستین گریبانگیر اسلام است و اسلام منهای ولایت یک سکون و ایستایی ذلّت بار ومرگ باری را برای امت اسلام به ارمغان آورده است بطوریکه این کشتی بدون ناخدا در طوفان حوادث سرگردان است و فرصتی در اختیار دزدان دریایی تا همه چیز این ساکنان کشتی طوفانزده را غارت و چپاول نمایند.
در غدیر خداوند سبحان نعمت را بر بشریت به تمامیت عرضه نمود ، بنابراین حماسه غدیر و تحقق ولایت بعد از رسالت هم کامل شدن دین است هم تمام شدن لطف و نعمت و برکت الهی و صد افسوس که خسران انسانها در طول تاریخ موجب شده است که بشریت از این موهبت الهی بی بهره باشد و اگر غدیر در سقیفه به انحراف نمی گرائید کجا بیت الاحزان بوجود می آمد و کجا سیلی بر چهرۀ دخت گرامی رسول خدا نواخته می شد و کجا کربلا و عاشورا بوجود می آمد ؟!!!
کربلا و عاشورا و به شهادت رساندن حجت خدا محصول عدم درک صحیح از غدیر و ولایت است. حوادث تلخ صدر اسلام پس از فوت پیامبر عظیم الشان صلوات الله و سلامه علیه نتیجه ی عینی و عملی نشناختن و پشت کردن به حقیقت غدیر است و باید در عاشورا هم از غدیر و ولایت سخن گفت. بعثت ، غدیر ، عاشورا و مهدی همه و همه یکی هستند. اسلام راستین از این مسیر می گذرد و حتی گریه بر عزای سیدالشهداء (ع) گریه بر مظلومیت ولایت و ولی امرست. امروز درسها ، آموزه ها و تجربه های غدیر برای بازخوانی مجدد حماسه غدیر است و بهترین مکان برای این حرکت صحیح علمی ، مجالس روضه خوانی سیدالشهداء و روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین است و از همه مهمتر راهپیمایی جهانی اربعین تجدید میثاق با امام و اصل اساسی امامت است. اگر سر فصل قیام حضرت عبدالله الحسین علیه السلام را احیای دین اسلام بدانیم ، اولین و اصلی ترین اقدام بحث ولایت است که در غدیر خم خدای متعال آن را اکمال دین و اتمام نعمت الهی اعلام فرمود و سخن پایانی اینکه به فضل الهی و با حمد و ستایش حضرت حق ، موکب حضرت زهرا سلام الله علیها بعنوان خادم کسانیکه در اربعین فریادگر تحقق آرمانهای اسلام راستین و اسلام ولایت مدار هستند ، در روز مبارک عید سعید غدیر خم افتخار داردکه سایت خود را افتتاح و با مدد از انفاس قدسی شهدای والامقام کربلا بویژه سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، در حوزه ی نرم افزاری و اندیشه ورزی گامهایی را نیز برای توسعه فرهنگ عاشورا که اکسیر آن ولایت مداری است بردارد ، انشاءالله بمنه و کرمه و من ا… التوفیق.

Comments are disabled.